قانونی که به تازگی در سر کلاس های استاد دواز حاکم شده:
هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است!
همیشه ترمهایی که ساعت ۸-۱۰ کلاس داشتم ساعت گوشیم رو ۱۰ دقیقه جلو میکردم!
از اول ترم همیشه سر کلاس استاد دواز ۱۰ دقیقه زود میرسیدم! بچهها هم دیر میومدند ولی باز هم استاد گیر نمیداد!
امروز طبق معمول از خوابگاه حرکت کردیم !
اما ۱۰ دقیقه ای تو ترافیک میدان عالم گیر کردیم ! (که بعدا متوجه شدیم دکتر میبدی ۱۰دقیقه قبل از ورود ما به میدون عالم داشته اونجا نقش مامور راهنمایی رانندگی رو بازی میکرده و حجم ترافیک سنگین به همین خاطر بوده! )
اقو نگو! ما بدو بدو رفتیم سمت کلاس
حدوداً ۲ دقیقه دیر رسیدم ! در رو باز کردم!
اقو استاد از اون طرف تخته دوید که نذاره بیام تو!
نزدیک بود لای در گیر کنم . گفت بفرمایید سالن مطالعه!
حالا ببین کلا ۱۸ نفر تو این گروه هستیم. سر کلاس امروز ۱۰ نفر رو راه نداده بود، ۵ نفر هم سر کلاس بودند!
من قبول دارم که حق با استاده نباید دیر اومد ولی استاد هم شرایط رو در نظر بگیره ! (هوای بارونی - ترافیک!)
ولی در کل از درس دادن استاد خیلی خیلی راضیم!
پ.ن : به قول دوستان دختر هم نبودیم که بگیم: دیر رسیدن بهتر از زشت رسیدن است!
پ.ن : با خبر شدم که استاد دواز هم به وبلاگ ما سر میزنند که باعث خرسندی بنده است !